هوا بس ناجوانمردانه گرم است

هوا بس ناجوانمردانه گرم است
همچنان با لیبل های نصف و نیمه روی کیبرد تایپ می کنم، امیدوارم اگر جایی را اشتباه تایپ کردم ببخشید!؟


امشب تصمیم گرفتم یه چیزایی بنویسم
البته قبلا، زمانی که توی سفر بودیم می خواستم سفرنامه ی رو بنویسم
اما متاسفانه نه سفر خوش گذشت ، نه برگشتنش
که دقیقا توی بزرگراه خلیج فارس (کمتر از نیمساعت مونده که به خونه برسیم ) خبر تصادف خاله اینا رو شنیدم! :(

و این باعث شد تا ما نریم خونه و تا شب خونه ی خاله اینا باشیم
شوهر خاله م تا 2و3 روز پیش توی بیمارستان بود! ؟
الان هم خونه ست و قرار بعد از یکی ، 2 هفته برود و عمل کند!؟

اینها همه باعث شد تا دل و دماغ بلاگ رو نداشته باشم
عکس ها هم که توی فیس بوک آپلود کردم و چیزی ندارم ( فیس بوکم چیز بدیها؟! آدم همه حرفاشو اونجا می زنه دیگه نمی شه بلاگ نوشت)!!!؟

خوب یه 3و 4 روزیه که ماه رمضان هم شروع شده و من حتی یادم رفت به دوستان تبریک بگم ( آخه نه خودم یه سه روزی پیش واز رفتم دیگه یادم رفت)؟

ما که دیگه حرفی نداریم ، کاری هم نداریم!؟
تابستان عجیب شده یه جوراییا؟؟!!؟

ما که بی خیال روزگار فقط می خوابم !؟

۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

1 Comment:

هادی said...

ماه رمضونت مبارک باشه
تابسون هم داره تمام میشه و عمر ما تمام
میبینی بخدا
فیس بوکم خشششششششششناا

 
lily Johnson - Wordpress Themes is proudly powered by WordPress and themed by Mukkamu Templates Novo Blogger